پنجشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 9:31 توسط یوسف راد | 

آزمون استخدامی آموزش و پرورش که چندی قبل برگزار شد و نتیجه آن هم در هفته های اخیر اعلام عمومی گشت ، علی رغم قول وزیر محترم این وزارتخانه مبنی بر عدم پارتی بازی های متداول ، متاسفانه مملو از بداخلاقی و پارتی بازی بود. شاید تصور شود این مطلب از سر احساسات و قبول نشدن در آزمون نگاشته می شود اما واقعیت این است که نگارنده نه در آزمون شرکت کرده است و نه منافعی را از این نگاشته دنبال میکند . بنابراین نفس تحریر این سطور انعکاس درد دل جوانان متدین و پرخروشی است که در تمامی صحنه های انقلاب نقش اساسی ایفا می کنند اما در آزمون استخدامی آموزش و پرورش با دلایل غیرقابل توجیه کنار گذاشته می شوند. 

باز هم متاسفانه فضای به وجود آمده پس از پایان دفاع مقدس که با سوء استفاده های بسیاری همراه شد و برخی با استفاده از نام شهداء سعی در توجیه عملکرد ضعیف خویش داشتند اکنون دامن دولت دهم را گرفته است ، دولتی که با رویکرد عمومی ملت ایران به شعارها و عملکرد عدالت محورش ، تاکنون مورد تاییدات مقام معظم رهبری و ملت عزیز ایران بوده است . اما با کوتاهی برخی متسبین به دولت راه اهانت به تمامی اقدامات آن باز می شود و حتی زحمات کلان دولت های نهم و دهم نیز زیر علامت سئوال قرار می گیرد .

بنابر شواهد موجود و متقن ، آزمون استخدامی آموزش و پرورش ، بهانه ای شد برای توجیه ورود افراد از پیش تعیین شده و اتفاقی در ان رخ داد که بار دیگر روح امام و شهداء را خواهد آزرد . بدون تردید شهداء سرافراز و قهرمان عرصه دفاع از اسلام ناب ، بدون ذره ای چشم داشت ، جان شیرین و عزیز خویش را فدای پایداری اسلام و انقلاب کردند ، حتی با تامل در زندگی تک تک آنان می توان به عمق توجه آنان به مسائل دینی و حفظ بیت المال پی برد . بسیاری از آن قهرمانان حتی مبلغ ناچیزی را که برای امورات شخصی از طرف دولت پرداخت می شد، استفاده نمی کردند و بیشترین رعایت از این حیث را اول متوجه خود می دانستند و نه دیگران . حال سئوال من بعنوان یک جوان وبلاگ نویس از وزیر محترم آموزش و پرورش این است ، به چه دلیل منطقی فرزندان شهدای گرانقدر را بدون قبول شدن در آزمون کتبی و متاسفانه عملی ، استخدام آن وزارتخانه کرده اید ؟ آیا شهدا اینگونه عملکردی را از شما خواسته اند ؟ آیا شهدا خواسته اند فرزندان شان را حتی به قیمت محرومیت نخبگان استانها از حضور در عرصه انسان سازی جامعه یعنی مدارس کشور ، با انواع تماسهای این و آن به استخدام در آورید ؟ هر چند بنده از فعالان عرصه نشر و گسترش فرهنگ شهداء و دفاع مقدس هستم اما حرکات صورت گرفته در آزمون استخدامی آموزش و پرورش را صراحتا در جهت لگد مال کردن ارزشهایی می بینم که شهداء جانشان را برای آن فدا نمودند .

سئوال می کنم مگر ملاک آزمون عملی ، آزمون کتبی اولیه نبود ، پس چرا افراد کم توانی که با نمرات بسیار پایین و خنده دار در آزمون رد شده اند ، به بهانه فرزند شهدا بودن ، به آزمون عملی دعوت شدند و بنابر اطلاعات موجود حتی در آزمون عملی هم رد شده اند و باز به استخدام در آمده اند ؟ توضیح این نکته را ضروری می دانم که به اعتقاد نگارنده فرزندان گرانقدر شهداء بزرگترین سرمایه و پشتوانه و همه چیزشان را در راه اسلام از دست داده اند و عمری است فقط با قاب عکس ، پدر را تصور کرده اند و روزها و شبها با بغض بازی های کودکانه پدرهایشان با چشمهای پر اشک سر به بالین نهاده اند و هزاران هزار مشکل و کاستی را تحمل کرده اند از این روی باید دولت محترم جمهوری اسلامی بهترین امکانات را برایشان فراهم آورد حتی اگر برای هرکدام از انان میلیارها تومان هزینه کند ، تنها گوشه ای از وظیفه خویش را هم در قبال این عزیزن انجام نداده است اما باید دانست استخدام در آموزش و پرورش تنها به عنوان یک شغل مطرح نیست ، بلکه تربیت و تعلیم جمع کثیری از فرزندان این مرز و بوم برای آینده ایست که می بایست با تعالی (( علمی )) خود ، راه نیل به افقهای روشن ایران اسلامی را هموار سازند . با عذرخواهی فراوان آیا کسی که فرق توپ بسکتبال و فوتبال را در امتحان عملی تربیت بدنی استخدامی نمی داند و با توپ بسکتبال ، فوتبال بازی می کند می توان آن نسل آرمانی انقلابی را تربیت کند ؟

باز هم سئوال می کنم چه کسی پاسخگوی سرخوردگی نخبگان استانها و شهرستانهاست که اکنون خانواده هایشان نیز جمع توهین و کدورت به نظام اسلامی شده است ؟

چه کسی پاسخگویی زاویه گرفتن برخی از جوانان پاکدل و تحصیلکرده این مرز و بوم با نظام اسلامی خواهد بود ؟

به کدام دلیل منطقی مشکل استخدام برخی با پیگیری نمایندگان مجلس حل می شود و برخی که این پارتی بزرگ را ندارند مغموم می مانند ؟ پس شایسته سالاری کجاست و علم چه ارزشی برای مرکز علم آموزی کشور دارد ؟

قضیه لیست قبول شدگان در سایه چیست ؟ کسانی که نامشان در سایت آموزش و پرورش اعلام نمی شود اما با مراجعه حضوری به آنان گفته می شود قبول شده اند !

چرا سقف نمرات آزمون اعلام نمی شود و نمرات کسب شده شفاف بیان نمی شود ؟

به کدام دلیل عقلی لیسانس حقوق در آموزش ابتدایی پذیرش می شود و لیسانس ادبیات نیز باید در رشته غیر تخصصی خویش استخدام شود ؟

چگونه در رشته ای تعدا محدودی در یک استان قرار دارد اما هنگام اعلام نتایج نام هیچکدام در لیست قبول شدگان نیست و فردی با لیسانس نامرتبط در آن رشته پذیرفته شده است ؟

متاسفانه این پروژه مملو از غم ها و غصه ها و قصه هاست که در این مجال نمی گنجد . حال اضافه کنید این ماجرا را به برخورد بی ادبانه مسئولان آموزش و پرورش استان با معترضان و برخورد امنیتی با آنان و ثبت تصاویر منتقدان بعنوان مجرم و تشکیل پرونده امنیتی برایشان .

واقعا سئوال اینجاست برخی با آوردن نام شهدا سعی در کدام بهره کلان به نفع خویش دارند و وزیر محترم آموزش و پرورش چگونه می خواهد دامن وزارت متبوع خویش را از این آلودگی آشکار بیالاید ؟ آلودگی آشکاری که اکنون نقل محافل و شب نشینی ها شده است .

(( ای شهید ای تو که برکرانه ابدی و ازلی وجود تکیه زده ای )) ببخش اگر به نام تو ، به کام دیگران باده می ریزند .          

پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 19:23 توسط یوسف راد | 

بدون تردید یکی از اقدامات موثر فرهنگی در سالهای اخیر ، جلسه معظمی است که با حضور مقام معظم رهبری و شعرخوانی شاعران برتر کشور در بیت رهبری انقلاب برگزار میگردد . شب شعری در نیمه ماه مبارک رمضان و همزمان با ولادت مسعود حضرت امام حسن مجتبی (ع) ، که هر ساله محفلی است برای حضور نامداران این عرصه در کنار جوانان خوش آتیه اما ناشناس و فضایی را پیش روی آینده ادبیات فارسی می گشاید که به گفته تمامی حاضرین در این جلسه ، هدایت کننده جامعه ادبی کشور به سوی رشد و تکاپو و برداشتن قدمهای بلند و نوگرایانه در این وادی است .

علیرضا قزوه شاعر نامی کشور و مجری این محفل در یادداشتی می نویسد : ((تأثیرات صحبت‌های حضرت آقا باعث شده تا این جلسه، به عنوان بزرگترین رویداد ادبی سال تلقی شود که در آن خط‌مشی ادبی و شعری جامعه ترسیم می‌شود.)) از این روی باید گفت ، اهتمام ویژه مقام معظم رهبری به مقوله شعر در کنار تسلط ویژه ایشان به مباحث ادبی ، یکی از عوامل اصلی ظهور شاعران جوان و به نوعی محرک عرصه شعر و ادب فارسی شده است . علیرضا قزوه در بخش دیگری از نوشته اش آورده است : ((هرچه سال‌ها می‌گذرد، تعداد شعرا اضافه می‌شود که این امر باعث تنوع بیشتر برنامه‌ها شده است. به عنوان مثال شعر طنز در همین پنج، شش سال اخیر وارد این فضا شده است. از طرفی تنوع شاعران جوان نیز در این محفل ادبی مشهود است، به‌طوری‌که امسال حتی یک دانش‌آموز هم در جمع شاعرانی بود که در محضر رهبر انقلاب به شعرخوانی پرداختند.))

از دیگر خصوصیات این محفل ، آزادی شعرا در انتخاب و قرائت شعرهاست ، به طوری که گاها هیئت انتخاب شعر از میان شعرهای ارسالی شعرا ، اثری را برای قرائت در پیشگاه مقام معظم رهبری پیشنهاد میکنند اما وی شعر دیگری را قرائت میکند . این موضوع در سخنان شعرا نیز مشهود است زیرا فضای باز و صمیمی جلسه ، این امکان را فراهم می کند که شعرا حرف دل خویش را به زبان بیاورند . باز هم روایت علیرضا قزوه از این موضوع نیز قابل توجه است که می نویسد : ((در این محفل، از فضاهای شعر اجتماعی و شعر اعتراض نیز استقبال می‌شود. حتی در این محفل، فضایی برای شاعران فراهم شده که شاید برخی شعرهایی را که اجازه ندارند در محافل خصوصی‌تر بخوانند، در این محفل، به راحتی آن را عرضه می‌کنند. به همین دلیل است که همه‌نوع سلیقه در این دیدار دیده می‌شود.))

با مطالب پیش گفته می توان دریافت که این محفل ، با نگاه پدرانه مقام معظم رهبری ، جمع صمیمنانه ی ادبی است که فارق از هرگونه سیاست بازی و جناح گرایی برگزار میگردد اما نکته قابل تامل عدم حضور برخی از شعرای مطرح عرصه ادبی کشور پس از فتنه های سال 88 در این محفل است . افرادی همچون سید مهدی شجاعی ، ساعد باقری (مجری برنامه) ، عبدالجبارکاکایی و  سهیل محمودی که در راهپیمایی های فتنه گران پس از انتخابات حضور فعال داشته اند و با جمع شدن بساط آشوب و فتنه گری توسط ملت بزرگ ایران ، اکنون به حالت قهر عرصه های فرهنگی نظام اسلامی را ترک گفته و به بهانه های واهی از حضور در پیشگاه مقام معظم رهبری نیز سر باز میزنند .

جای هیچ شک و تردیدی نیست که فتنه های سال گذشته همچون سوپاپ اطمینانی برای نظام اسلامی عمل کرد که در آن ملت ایران با هدایت الهی مقام معظم رهبری ، نااهلان و نامحرمان نظام را که طی سالیان دراز موفق به نفوذ در نقاط حساس مدیریتی ایران اسلامی شده بودند ، از صحنه سیاسی کنار زد و نقش ولایت فقیه را در کنترل بحرانهای عظیم اجتماعی و سیاسی به تصویر کشید .  حال جای سئوال است که بازیگران کوچک عرصه فتنه سازی کشور که با بی بصیرتی خویش ، راه را برای منافقین ، ملی مذهبی ها ، همجنس بازان ، بهائیان ، آمریکایی ها ، انگلیسی ها ، صهیونیستها ، پهلوی ها ، حجتی ها و همه معاندان باز کردند تا در خیابانهای پایتخت ، به تخریب و آشوب بپردازند ، اکنون چگونه از سفره الهی و عارفانه  بیت رهبری انقلاب نیز دوری می کنند و هنوز  هم پس از آشکار شدن فتنه آمریکایی صهیونیستی سبز ، بر مواضع نادرست خویش اصرار می ورزند ؟

هرچند حضور یا عدم حضور افراد پیش گفته موضوع پر اهمیتی در حرکت عظیم ملت ایران به سوی آرمان های اصلی انقلاب اسلامی نیست ، اما انتظار از جامعه ادبی و هنری کشور آن است که با شناخت صحیح موقعیت راه سوء استفاده دشمنان اسلام و انقلاب را سد کنند و پاسخ عنایات مقام معظم رهبری و ملت ایران را با بی احترامی و بی اعتنایی ندهند .

سه شنبه ۹ شهریور ۱۳۸۹ ساعت 10:33 توسط یوسف راد | 

با پیشرفت چشمگیر تکنولوژی در عصر کنونی ، تاثیر رسانه های جمعی در تصمیم سازی های سیاسی و اجتماعی و خط دهی و هدایت جوامع بشری ،  بیشتر رخ می نماید ،  به گونه ای که  اکنون رسانه ها بعنوان اصلی ترین ابزارهای روز برای جنگ میان فرهنگ ها و تمدنها به شمار می روند .

ناگفته پیداست ، توان بهره گیری صحیح و حرفه ای از سلاح رسانه ای ، توانمندی حکومت ها در القاء شرایط دلخواه بر افکار عمومی را به شدت افزایش میدهد و دستیابی به اهداف حداکثری را با زمینه سازی ذهنی در مخاطبان ، موجب می شود .

بدون تردید ، اکنون ، تنها حکومتی که به صراحت و جدیت ، با آگاهی از تاثیرگذاری رسانه ، آن را بعنوان سلاحی با تخریب بیشتر از حتی سلاحهای هسته ای و شیمیایی ، زیرکانه به خدمت گرفته است ، حکومت استعمارگر آمریکاست . حکومتی که با تربیت و تقویت چهره های مطرح در رسانه و سینما ، از ظرفیتهای آنان برای گسترش فرهنگ (روش زندگی ) امریکایی در دنیا استفاد می برد .

حال با بررسی رویکرد رسانه ای دولتهای استکباری ، میتوان به نقش اسلام در مسدود کردن جهانگشایی و استعمارگری آنان پی برد ، زیرا اکثر برنامه ها و تولیدات سینمایی آمریکا و همپیمانان جهانی اش ، مبتنی بر اسلام ستیزی و نفی اعتقادات الهی و اسلامی ساخته می شود . برای مثال داستان سازی هایی که در لابه لای زرق و برق فیلمهای سینمایی پنهان شده است ، وجود خدا ، ارسال پیامبران الهی ، وجود فرشتگان الهی ، معاد ، ظهور منجی عالم بشریت  و  بسیاری دیگر از اعتقادات ادیان الهی بخصوص آموزه های اسلام ، خزنده و نامحسوس ، مورد هجمه و تمسخر واقع می شود .

این رویکرد جهانی برای به انزوا کشیدن اسلام بخصوص اسلامی که از جانب ایران و برپایه تفکرات حضرت روح الله (ره) به دنیا صادر می شود ، نشانگر عمق مسئولیت تک تک مردم بویژه مسئولان رسانه ای کشورمان است . جا دارد در اینجا گوشه ای از بیانات حضرت امام خامنه ای در دیدار با هنرمندان صدا و سیما را مرور کنیم که می تواند نقشه راه آینده ی رسانه ای کشور باشد . ایشان می فرمایند : ((به نظر من تلويزيون، صدا و سيما و بخصوص بخش هنر نمايشى - بخش سريال و فيلم - امروز براى ما از هميشه مهمتر است. من به هيچ وجه يك نگاه مسامحى و گذرا و بارى به هر جهتى نسبت به تلويزيون ندارم. هنرهاى نمايشى خيلى مهمند؛ ابعاد تأثيرگذارى و فرهنگ‌سازى هنرهاى نمايشى خيلى وسيع است و امروز ما به عنوان يك ملتى كه چون زنده است، چون حرف دارد، چون احساس هويت و وجود ميكند، پس دشمنهاى بزرگى هم دارد، مواجهيم با دشمنى‌هائى از راه‌هاى مختلف، به شيوه‌هاى مختلف و از جمله به شيوه‌ى استفاده‌هاى هنرى و بيش از همه، هنر نمايش. اين نشان ميدهد كه ما به عنوان يك ملت زنده، به عنوان يك مجموعه‌اى كه در دنيا حرفى براى گفتن داريم و هدفى داريم، چقدر بايد روى مسئله‌ى هنرهاى نمايشى اهتمام بورزيم و سرمايه‌گذارى مادى و معنوى كنيم. لذا من حقيقتاً به اين موضوع اهميت ميدهم.))

بنابر این تفکر ناب ، رسانه ملی و سینمایی ، ابزاری است برای صدور انقلاب و رساندن حرف ملت بزرگ ایران به گوش جوامع بشری که می بایست اهتمام ویژه ای برای آن داشت .

اکنون این سئوال مطرح است که سینما و رسانه ملی ، تا چه حد از عهده این وظیفه عظیم جهانی خویش برآمده اند ؟

پاسخ به این سئوال کار چندان سختی نیست و اگر پرسه ای کوتاه در اینترنت و مجلات سینمایی بزنیم ، با تاسف فراوان ، نتایج به دست آمده حاکی از انفعال شدید رسانه ای کشور در برابر حجم وسیع القائات و سیاه نمایی های رسانه های بیگانه و سردرگمی مرگ بار فیلمسازان و برنامه سازان کشور در انبوه فیلمنامه های سخیف و فرو مایه است .  

بسیای از تولیدات سینمایی ، اکنون با محوریت روابط عاشقانه مبتذل و مثلثی یا لودگی های تاریخ گذشته بنا میشود که در خوشبینانه ترین حالت می توان آن جهت جلب گیشه فرض کرد در حالی که اگر فیلمسازان و برنامه سازان داخلی ، طی مطالعه ای میدانی ، عوامل موثر در جذب گیشه را بررسی کنند خواهند دید ، مخاطبان عام ، بخصوص مخاطبانی با سطح هوش بالا و دارای منطق قوی همچون ملت ایران ،  علی رغم تبلیغات شیطانی رسانه های صهیونیستی ، طالب تولید آثاری با مضامین متعالی هستند که بتوانددر کنار نمایش واقعیات موجود در جامعه ایران ، بتواند با قدرت از دستاوردهای کشور در حوزه های مختلف دفاع نماید ، از سوی دیگر این ذهنیت روشن نیز وجود دارد که مخاطب عام همانگونه که با سینمای سراسر تکنولوژی هالیوود و داستانهای نامانوس با فطرت خود ، ارتباط برقرار می کند بتواند با ساخته های حرفه ای و تکنولوژیک داخلی و  با داستانهای همسان با فطرت خویش ارتباط چندین برابر برقرار نماید . ازاین رو ، به اعتقاد نگارنده ، مسئولان رسانه ای نیز می بایست با شکستن انحصار ذهنی و مالی خویش ، راه یک تحول تاریخی را پیش روی رسانه ملی و سینای ملی بگشایند .

به نظر در این برهه از تاریخ انقلاب اسلامی که به برکت دم مسیحایی امام راحل (ره) و هدایت الهی مقام معظم رهبری ، از فتنه های سخت و گردنه های نفس گیر رهایی یافته ایم ، وقت آن رسیده است با مدیریتی انقلابی در عرصه سینما و تلویزیون ، ذهنیت جامعه جهانی نسبت به ملت ایران را تغییر دهیم که ذهن ملتها طی دهه های گذشته با نبوه تولیدات سینمایی ، مملو از فقر و نداری و عقب ماندگی ملت ایران در عرصه بین المللی شده است . از سویی ، در عصری که رسانه های بیگانه با داستان سازی های ناعادلانه ، سعی در کاهش سهم ایران در معادلات جهانی دارند ، این وظیفه سنگین بردوش اصحاب رسانه سنگینی می کند که به وظیفه تاریخی خویش در مقابله همه جانبه با دشمنان برخیزند و با تولیدات حرفه ای مبتنی بر روح عدالت خواهی ، علم اندوزی ، آرمان گرایی و دشمن ستیزی ایرانیان ، با به ره گیری از تمامی ظرفیتهای موجود و امکانات روز رسانه های جهانی ، همت گمارند . جا دارد در پایان مقاله بار دیگر ،  گوشه هایی از بیانات مقام معظم رهبری در همین رابطه را مرور کنیم  : ((در زمينه‌هاى سياسى - همان طور كه بعضى از دوستان اشاره كردند - ما دوران استثنائى‌اى را ميگذرانيم برادران، خواهران! ما دوران حركت از يك گذرگاه دشوار را داريم ميگذرانيم. البته ملت ما از اين گذرگاه خواهد گذشت و به نقطه‌ى امن و امان و سلامت خواهد رسيد؛ اما الان در حال يك حركت عظيميم؛ شما نمى‌بينيد؟ بزرگترين قدرت اقتصادى و نظامى و سياسى و علمى دنيا دارد با ما دشمنى صريح و علنى ميكند؛ اين خيلى مهم است، اين خيلى معنادار است. يك ملت مگر از خودش چه نشان داده كه قدرتهائى كه اينجور براى خودشان داعيه قائلند - كشورهائى كه اصلاً حاضر نيستند كشورهاى غير از خودشان را به حساب بياورند - اينجور صريح توى ميدان مى‌آيند و با اين ملت مبارزه ميكنند؟ البته اينها حرفهاى قشنگى ميزنند - حرف از دموكراسى، حرف از حقوق بشر، حرف از همكارى ملتها - ولى كدام هوشمندى است در دنيا كه نداند اينها دروغ ميگويند، آن هم دروغى فضاحتبار؟ ... همينها در زمينه‌هاى سياسى، فيلم «بدون دخترم هرگز» را، فيلم «300» را ميسازند كه عليه حيثيت ايرانى است و سر تا پا دروغ و خباثت است؛ همان آدمها ادعا ميكنند كه با ايران دشمنى ندارند، با ملت ايران دشمنى ندارند، اما شب و روز دشمنى ميكنند. .... ما در حال يك مبارزه‌ى عمومى هستيم. ملت در حال يك مبارزه‌ى عمومى است. خوب، در يك چنين شرائطى، وظيفه‌ى ماست كه در زمينه‌ى كار سياسى، جهت سياسى  و طعم سياسىِ فيلم بدانيم ، چه كار داريم ميكنيم. ))  

مشخصات
سیرت صبح مقالات اجتماعی سیاسی فرهنگی هنری
پیوندها
پیوندهای روزانه